مارشال مک لوهان بیش از سه دهه پیش مرده است. اما هنوز حرفهایش را میشود با لذت خواند. در مورد او اختلاف نظر کم نیست. برخی حرفهایش را یکی از زیربناهای توسعه «نظریه رسانه» میدانند و برخی دیگر او را سخنوری می دانند که بقا و شهرتش، صرفا به دلیل تسلط بیش از حد بر حوزه ی کلمات بوده است.
وقتی در سال ۱۹۵۸ انجمن ملی شبکه های آموزشی رادیویی، از مارشال مک لوهان – که استاد زبان و ادبیات انگلیسی بود – خواست که برای بچه های دبیرستانی در کلاس یازدهم، طرح درسی را تدوین کند که بتوان به آنها اثرات متضاد و پیچیده و مثبت و منفی رسانه ها را آموخت، مک لوهان با علاقه و هیجان قبول کرد. اما وقتی محتوای درسی آماده شد، انجمن کمی احساس ناامیدی کرد. در پایان اولین درس، سوال پیشنهادی مارشال مک لوهان برای بحث بچه ها این بود:
سخن و سخنرانی، ساختاری از کلمات است که بر محور زمان توزیع و پخش شده است.
سخن با محور مکان چه میکند؟
مارشال مک لوهان پنج سال بعد، همان طرح درس را تکمیل کرد و به عنوان کتاب Understanding Media که یکی از مشهورترین کتب اوست، منتشر کرد. منتقدان او می گویند ویژگی عجیب این کتاب او – و تقریباً تمام آنچه مک لوهان نوشته و منتشر کرده است – این است که حتی اگر معنی خاصی از آنها نفهمیم باز هم، جملاتی عمیق و الهام بخش به نظر می رسند!
برخی از معروف ترین جملات او را – که بارها به شکل های مختلف مطرح کرده و مورد تاکید قرار داده است – در اینجا مرور کنیم: