از ویژگی های مهمی که امروزه فضای مجازی را با آن معرفی می کنند، دسترسی آسان در هر «مکان» و هر «زمان» به این فضا است. تا نیم قرن پیش که شاید تلویزیون هم و رادیو هم به ندرت در خانه ای دیده می شد، اولین رسانه خود افراد و منبرها بودند. ارتباط چهره به چهره را می توان نسل اول رسانه ها دانست. با این مقدمه می توان گفت نخستین فضاهای آموزشی فضاهایی از جنس منبر و مکتب و بعد مدرسه ها بودند که در همگی آنان آموزش از طریق ارتباط چهره به چهره صورت می گرفت.
طبیعتا این نوع آموزش مستلزم حضور معلم و دانش آموز و سخنران و مستمع در «یک مکان» و «یک زمان» بود. محدود شدن به زمان و مکان شرایطی را به وجود می آورد که در دوره هایی نظیر دوره قاجار و پیش از آن، تنها افراد متمول و ثروتمند که عمدتا وابسته به دربار بودند می توانستند از «آموزش» استفاده کنند. بعد تر با گسترش مدرسه سازی انحصار آموزش از چنگ گروه متمول خارج و همه مردم جامعه می توانستند باسواد شوند. با این حال باز برای یادگیری نیاز به حضور در یک زمان و یک مکان بود.
با ورود تلویزیون و رادیو، از آن جا که تا حدودی محدودیت زمان و مکان برداشته می شد، این تصور رفت که می توان کلاس های درس را به تلویزیون منتقل کرد. یعنی تلویزیون و برنامه های آن وظیفه باسواد کردن مستقیم جامعه را بر عهده بگیرند. این تجربه البته با شکست مواجه شد. ایده کلاس های درس به صورت تلویزیونی در ژاپن و امریکا اجرایی شد که با موفقیت چندانی رو به رو نبود و علت اصلی آن را شاید بتوانیم ارتباطی یک طرفه بدانیم که در آن شاگردان نمی توانستند سوالات و اشکالات خود را با مدرس در میان بگذارند. همین امر سبب شد که مسئولین رسانه ای به این نتجیه برسند که آموزش و اثر گذاری بر روی جامعه، در رسانه هایی نظیر تلویزیون و رادیو باید غیر مستقیم باشد، به بیانی دیگر پیام را باید در لایه های پنهان به خورد مخاطب داد و داد زدن آن به صورت آَشکار اثر گذاری خود را از دست می دهد.
با عبور از نسل رادیو و تلویزیون، به گسترش تکنولوژی اینترنت و رفتن به سمت فضای مجازی می رسیم. نبود محدودیت زمانی و مکانی به عنوان ویژگی اصلی فضای مجازی به خصوص در شبکههای اجتماعی اعم از موبایلی و غیره، دریچه جدیدی را بر روی حوزه آموزش و تعلیم و تربیت گشود. دریچه ای که می توانست نه تنها در خدمت باسواد کردن جامعه بلکه در خدمت اهداف و آرمان های انقلاب و معرفی آن به جهانیان نیز باشد.
فضای مجازی با حجم انبوهی از اطلاعات و داده ها، زمینه را برای باسوادتر شدن جامعه محیا کرد. دسترسی به اطلاعات راحت تر و می توان گفت تمامی شکاف های طبقاتی که تا پیش از این در خصوص استفاده بهره مندی از آموزش وجود داشت برداشته شد. چرا که ما حتی در سیستم آموزشی مبتنی بر کلاس درس همچنان شاهد شکاف های طبقاتی و شکل گیری مدارس غیرانتفاعی که به ظاهر قرار بود آموزش با کیفیت تری را ارائه کنند بودیم اما فضای مجازی همین مقدار فاصله را نیز برداشت و هر کاربری تنها با ورود به این فضا مجوز استفاده از تمامی انواع اطلاعات را داشت.
در کنار این انبوه اطلاعات، به تدریج شاهد شکل گیری ساختارهای رسمی تری تحت عنوان آموزش آنلاین بودیم. قدمت این مدارس آنلاین بسیار کم است و در همین چهار، پنج سال اخیر شاهد شکل گیری نمونه های بومی آن بودیم. نمونه هایی که مزیت اصلی آن امکان ارتباطی دو طرفه و همچنین در اختیار همگان بودن است.